ثمره زندگیمون امیر رضا ثمره زندگیمون امیر رضا ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

فرشته آسمونی

برگی دیگر از خاطرات امیررضا جون

سلام به امیررضای عزیزم و همه دوستای گلم پسری مامان خیلی خیلی ببخشید که اومدنم خیلی طولانی شد و از خاطراتت کم نوشتم این ماه پر از ماجرا و اتفاق بود...شما یک ماه بزرگ تر شدی اوایل بهمن ماه قسمت شد تا بعد از امتحانات بابایی همراه خاله و دایی من و بابایی بریم مشهد...جای همه دوستان خالی خیلی خوش گذشت...بعد از چند سال موقعی رفتیم که به نسبت حرم خلوت تر بود و از این خلوتی نهایت استفاده رو تا میتونستیم کردیم امیررضا هم که برای خودش دنیایی داشت از قدم زدن تو اون صحن و سرا لذت میبرد و ما هم سعی می کردیم که پسری خاطرات شیرینی از یه گنبد و حوض و حرم و.... داشته باشه و براش بشه یه یادگاری در قسمت پایین عکسای این سفر رو گذاشتم ...
20 بهمن 1393
1